دلتنگی!
چقدر ماه مبارک رو دوست دارم!
دلم خیلی تنگه برای لحظاتی که چشم درچشم ستاره ها به سحر میرسیدم و نفسم پر از عطر صبح صادق
میشد! دلم خیلی تنگه برای روزهای معصوم رمضانهای رفته و نمیتونم بنویسم چقدر !" خیلی" واژه ی کمیه
برای دلتنگی! خیلی کم!
الان نزدیک سحره و تو بعد از کلی جیغ و داد و بازی با عزیز جون خوابیدی و من بیدارم ... حالا که نشد
روزه باشم و سعادت نصیبم نشد سحرهای زیبا رو از دست نمیدم ... دلم خوشه که برای خانواده
سفره ی سحری و افطار پهن میکنم و بخاطر همین هم شاکرم !
هیچوقت از خدا جز سلامتی نفس و نفس و رستگاری چیزی نخواستم
دعا کن برای من! با دستهای کوچولوت ....با چشمای معصومت... با بزرگی روحت!
دعاکن عزیزم ! فرشته ها مستجاب الدعوه هستن!
دوستت دارم !... خیلی...نه... گفته بودم که "خیلی " خیلی کمه برای دوست داشتن!
دوست داشتن هم یه جور دلتنگیه....
دوستت دارم ...
مراقب خودت و رویاهای مامان باش!