نفس مامان ،آبتین عزیزتر از جاننفس مامان ،آبتین عزیزتر از جان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

آبتین گل پسر مامان

دفتر خاطرات کودکی آبتین جان

اولین عید نوروز

1391/1/1 0:38
نویسنده : مامان آبتین
479 بازدید
اشتراک گذاری

ziba

سلام عزیزم

 

امشب به اتفاق تو وبابارفتیم بیرون .بازارغلغله بود! وتو برای همه لبخندمی زدی !

تولالاکردی امامن تا الان که ساعت ۳بامداده داشتم خونه تکونی میکردم و کلی کار عقب افتاده انجام

دادم هفت سین روهم چیدم تا فردا کنارش بنشینی و برای اولین عیدت ازمن وباباعیدی بگیری وبه روی

زندگی مون لبخندبزنی تاخدای بزرگ به اعتبارلبخندتوفرشته ی کوچولو سالی نیکو واسمون رقم بزنه

کلی خسته ام اما دلم می خواد ازتوبنویسم تا یه روز که این سطورمشوش وعاشقانه روخوندی تموم

زیبایی بودنت رو توی این کلمات حس کنی وایکاش اون لحظه باتمام وجودت عشق وعلاقه ی مامان رو

دریابی و بدونی چقدرمیخوامت نی نی دوست داشتنی من !

وقتی نیگام میکنی ولبخند می زنی ٬ وقتی همه جاچشمای نازنینتو به دنبالم می چرخونی وهمش می

خوای بامن باشی ٬ وقتی گرمای وجودتو حس میکنم ٬ وقتی صدای کودکانه ی تو رو می شنوم٬ ودرتک

تک لحظاتی که بامنی این شعر روزمزمه می کنم که:

نعمتت بارخدایا زعدد بیرون است شکرانعام تو هرگز نکند شکرگذار

ازخدای بزرگ برای تو عزیزترینم سلامتی وطول عمرباعزت میطلبم وامیدوارم با لبخندهای معصومت برای

ماهم دعا کنی !

عزیزم چیزی به تحویل سال۱۳۹۱ نمونده پیشاپیش اولین عیدت روبهت تبریک می گم

شاد زی !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)