به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد!
بچه که بودم وقتی شبها میدیدم مادرم نصفه های شب با صدای جیغ و داد بچه ها خواب به
چشمش نمیاد دنبال یه جای دنج میگشتم و با اوقات تلخی از اینکه گریه ی بچه بیدارم کرده
غرزنان به خواب ناز فرومیرفتم و توی دلم میگفتم : اه این مامان هم عجب حوصله ای داره
با این گریه های بی امان و...
دم صبح که باز مامان پا میشد و میرفت نون گرم میگرفت و بساط صبحانه و راهی کردن
بچه های قد و نیم قد به مدرسه با هزار مکافات! تازه می بایست به فکر تمیز کردن خونه و پختن
ناهارباشه ! و بازشلوغی بی امان بچه ها و دل خون شدن مامان از بس تذکر میداد بچه برو سر
درست! بچه غذاتو بخور!
بچه ...بچه...بچه!
تا اینکه یکی یکی بچه ها عروس و داماد شدند و رفتند سر خونه زندگیشون !
اما مگه این مامان یک دم آسوده ست ؟
- الو مامان بهت احتیاج دارم
- الو مامان بیا که...
- الو مامان بدو که ...
- الو ...الو...الووووووووووووووووووووووووووووووووو !
مادر هیچوقت از مادریش کم نمیکنه ! و روز به روز زحمتهاش به روز تر میشن !
مادر همیشه مادره! مهربون و بی ریا ! و با سخاوت ...
مادر !
دستهای گرم و مهربونت رو می بوسم و از تو عذر میخوام بخاطر همه ی لحظاتی که در بی خبری
و کودکی سپری کردم ! الان که خودم یه مامانم میفهمم که چقدر سختی کشیدی و خون دل خوردی!
راستی که
چقدر کودک بودم برای فهمیدنت !
زاد روز حضرت فاطمه الزهرا(س) و میلاد حضرت امام خمینی (ره)
و نکو داشت مقام زن و مادر مبارک!