نفس مامان ،آبتین عزیزتر از جاننفس مامان ،آبتین عزیزتر از جان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

آبتین گل پسر مامان

دفتر خاطرات کودکی آبتین جان

مشهدی آبتین عزیز !

   و من چقدر لبریز شدم از عطر دل فریب عشق و بی خویشی! و تو جهانی داشتی برای دویدن و شادی های کودکانه در جوار گنبد مطلای مهر‌! چقدر دویدنهایت را دوست داشتم میهمان کوچک ! تو میهمان کوچک امام رضای کریم و مهربان شدی و روبروی ضریح دلتنگی و پنجره ی فولاد ایستادی و با دستهای کوچکت سلام دادی ! و من صدایش زدم و دست به دامان پر مهرش آویختم که از خداوندگار بزرگ خواهان سلامتی و نیک بختی برای تو و همه ی کودکان سرزمینم باشد ! چقدر دوست دارم زیر آن آسمان نفس بکشم و پنجه در پنجه ی آهوانش به هوای نوازش و اجابت بنشینم چقدر دوست دارم آن بهشت بی مانند را...! ...   بالاخره بعد از مدت ها دلتنگی و انتظار ٢٨ مهر به پا...
5 آبان 1391

روز جهانی کودک مبارک باد ! ( فک و فامیلای آبتین !!!!!!!)

                                                                                    آقا بردیا پسر عمه ی آبتین   زینب خانوم دختر خاله ی آبتین   آدرینا خانوم دختر خاله ی آبتین ! آقا باراد نوه ی عمو ی بابای آبتین...
18 مهر 1391

من از جهان بی کودک می ترسم !

  امروز روز جهانی کودک بود! دوباره آمدم فرای همه ی سوگندها بنویسم که اگر لبخندهای جاودانه ات نبود مادر نبودم آنگونه که باید ! ...عاشق نبودم آنگونه که شاید! دوستت دارم عزیزم خدایت سلامتی عنایت فرماید که گوشه ای از عظمت بی دریغش هستی  و قطره ای از دریای بی پایان کرامتش! روزت مبارک ! هماره بخند تا هماره عاشق باشم!                                                   &nbs...
18 مهر 1391

اولین مرواریدگل پسرم !

      صدف دهانت را بگشای بگذار یابنده من باشم بگذار اولین درخشش مرواریدهای نور و رحمت را من به تماشا بنشینم که نام بلندم مادر است ! وشبانه هایم بی واسطه بیدارند و روزهایم بی سبب عاشق! میگویم بی سبب زیرا عاشقی سبب ندارد ودلیل وبرهان نمی خواهد می گویم بی سبب زیرا روشنی ها همیشه بی سبب عاشقند چرا که در سبب عشق به بار نمی نشیند چرا که عشق در بی سببی به مرتبت میرسد!....     هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...................!   جان شیرین مادر: امشب اولین مروارید گرانمایه ی زندگی رو توی صدف کوچولوی دهانت پیدا کردم بی اختیار فریاد کشیدم از سرشوق! بابا جون هم...
17 مهر 1391

نامه ی سرگشاده 7

  سلام آرام جان مادر ! سلام به تو که جان شیرینی و یار دیرین! سلام به تو که قدرت لا یتناهی خداوندگارم را در عمق چشمانت هر روز به نظاره می نشینم و پس مردمکانت دنیایی از لطف و مهربانی می بینم ! چقدر روزهای تلخ و شیرین در رفت و آمدند و من با تمام  دلم رنجهای مادرانه را به تجربه خاسته ام و زیباییهای زیست را به سپاس نشسته ام ! این روزها دارم به خودم فکر میکنم ...به این زندگی !...به عشق ... نه ! به فراسوی این همه واژه ! شکسپیر میگوید:"بودن" یا "نبودن" مسأله اینست! و چقدر فاصله ی این دو فعل اندکست وقتی مادر باشی ! چه کسی می داند دو تا چشم کوچک در هربار چرخش معصومانه شان بار کدام خواهشِ لطیف زندگی را به دوش میک...
14 مهر 1391

فرهنگ لغت آبتینی! (در سیزده ماهگی)

  اَبووووووووو =  الو تَ = کفش "بیب"  یا "ها هان "= به همه ی ماشین هاش میگه تاب = تاب پوت= توپ اَه = پوشک هییییییییییییی هیییییییییییییییی = علامت تعجبشه !( با دهان باز و ابرو های بالا انداخته و...) نه = نَه بَده ( درحالیکه انگشت سبابه شو بالا میگیره و تکون میده) = کلمه ی نهی ! بِده : وقتی چیزی از ما میخواد خیلی زیبا این کلمه رو ادا میکنه ! لاااااااااهاااااا= لالا لالا "با"  و  گاهی هم  " آب"  =  آب آپ : هاپو ! میگم آبتین هاپو چی میگه ؟ میگه : آپ...آپ ! بَََََََََََََََ بَََََََََََ  = علامت تحسین و خوشامد! دا : دایی  دد: خانم- دختر بابا ماما بِیم = ...
11 مهر 1391

اللهم صلی علی محمد و آل محمد ...

  ختم ١٤ هزار صلوات برای سلامتی کودکان ایران زمین!   آنها که جسم نحیفشان روی تخت بیمارستان منتظر دعایی از صمیم  قلب است آنها که مشکلات برای جسم کوچکشان بزرگند! آنها که عزیز دردانه های خانه اند آنها که بدون لبخندشان دنیا را نمی خواهیم بیایید برای سلامتی کودکان خودمان و فرزندان ایرانی دست به دعا برداریم و ستاره ی صلوات روانه ی آسمان نماییم بیایید  سلامتی فرزندانمان را با سلام و صلوات بر محمد (ص) و آل پاکش بیمه نماییم دوستان ارجمند می توانند در نذر ١٤ هزار و ٤٠٠ صلوات این بنده ی کمترین برای سلامتی کودکان سهیم باشند و تعداد صلواتهایی که تقبل می فرمایند را از طریق قسمت نظرات وبلاگ اطلاع دهند سپاس.....
8 مهر 1391